نفسانیات
دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۱، ۰۷:۴۶ ق.ظ
خوبی اینجا این است که هر از چند گاهی می آیی و دل تنگت را غیر تنگ مینمایی و میروی پی کارت ! بعد ها که دلت برای خودت تنگ شد بر میگردی و احادیث نفست را می خوانی و انگشت حسرت به دندان میخایی که ای داد چقدر با مشغولیت به خود از خودت و خدایت دور بوده ای و هستی و احتمالا خواهی بود؛ احتمالا توبه ای و استغفراللهی و باز روز از نو روزی از نو
ادم است دیگر دلش برای خودش تنگ میشود، شاید این اقتضای مقام خلیفه اللهی اش باشد، شاید! ما که نمی دانیم و خداست که میداند؛ القلب حرم الله.
وقتی در گیر و داد زمینی و خبری از آسمان در نفسهایت نیست حتما باید نفست بگیرد؛ نفست که بگیرد، دست را به زانو میگذاری وبرای لحظاتی هم که شده سرت را پایین میگیری و چشمها را میبندی و در بحر مکاشفت فرو میروی، حسابهای دودوتا چهار تای زندگی را از نو بررسی میکنی و غلطهای املای نوشته ات را مرور میکنی و این همه باعث می شود تا نفس باز گردد وادامه مسیر
ادامه مسیر و امید
ادامه مسیر و عزم
ادامه مسیر و ارداده
ادامه مسیر و رفتن
ادامه مسیر و خدا
ادامه مسیر
امضامحفوظ
........................................
پ.ن: یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم
۹۱/۰۶/۲۷