اندر حکایت بازی های ...
فرض اول: همه قبول دارند که جنگ است(با توجه به نظریات جناب اقای فوکو یاما)
فرض دوم : بر همگان واضح و مبرهن است که جنگی که امروز بر ما تحمیل شده جنگ نرم است
(ماجرای hard,soft &smart power )
خوب حالا ادامه...
جنگ نرم به قول حسن اقای عباسی هدفش تسخیر قلبها و مغز هاست!
دوستان عزیز من همه با فرایند تسخیر مغز ها به طور کامل اشنا هستند. به عبارت دیگر تخصص همگی ما ایرانیان مغز و اعصاب است! یعنی اگر ما به مطلبی اعتقاد داشته باشیم و بخواهیم ان را در کله دیگری فرو نماییم به هزار دلیل منطقی و غیر منطقی متوسل می شویم تا حرفمان را سوار بر کرسی نماییم! در نهایت هم احتمال اینکه مغز مشترک مورد نظر تسخیر شود زیاد است. خوب اگر بتوانیم حریف را قانع کنیم مغز تسخیر شده. اما این از فردی که تحت نظر ما تعلیم دیده یک انسان مومن به نظریات ما نمی سازد.
بیشتر توضیح می دهم
مثلا، بیشتر ما به توحید و نبوت و معاد که سه اصل دین است باور داریم. یعنی مغزمان مسخر این معانی شده، اما خدا وکیلی چند نفر از ما به اصل اول که توحید باشد از ته دل ایمان دارد؟ چند نفر هستند که خدا را همه جا ناظر و حاضر ببینند و دست از پا خطا نکنند!
این پدیده بدانجا بر می گردد که دلهای ما توسط این اصول تسخیر نگشته! فکر کنم فرق بین تسخیر مغز و قلب را به اجمال بیان کردیم!
اصل قضیه از اینجا به بعد است!
تسخیر قلب ها
فرایند تسخیر قلب ها فرایندی است تدریجی که کار هر کسی هم نیست! وقتی قلبی بخواهد تسخیر عقیده ای شود ابتدا باید به عقیده مذکور و صاحبان ان اعتماد کامل پیدا کند و درنهایت هم با تکرار و ممارست فراوان ان عقیده در ناخوداگاه ضمیر صاحب قلب جا خوش کند و بدل شود به قسمتی از اعتقادات و شخصیت صاحب قلب.
یکی از راههای عملیاتی {تاکید می کنم یکی از راهها } استفاده از رسانه است. رسانه اقسام مختلفی دارد که دوستان با بیشتر انها اشنا هستند :شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای، رادیو های محلی و منطقه ای، اینترنت،نشریات، تلفن و....
اما به عقیده کارشناسان امر تاثیر گذار ترین رسانه ها انهایی هستند که مخاطب محور هستند. به عبارت دیگر رسانه هایی که بطور غیر مستقیم مخاطب را وادار می کنند تادر زمین صاحبان پیام بازی کند، مثلا شبکه های اجتماعی و یا بازی ها رایانه ای!
در این نوع از رسانه مخاطب خود را جزئی از پیام می داند و و هدف رسانه را هدف خود می پندارد و به صورت کاملا نا اگاهانه ظرفیت های ناخود آگاه خود را به پیام می سپارد .اتفاقی که می افتد این است که قلب تسخیر می شود!
بعداز تسخیر قلب دیگر کار ساده است، تسخیر کردن مغز با چهار عدد توجیهات بچگانه امکان پذیر می شود و...
پدیده تسخیر قلبها که چندی است به شاهکلید باز کردن قفلهای اساسی برای دوستان غربی بدل شده از اولین راهکار های دینی ما مسلمانان است! اگر اندکی به سیره نبوی دقت بفرمایید بر صدق کلام بنده صحه می گذارید! از ائمه معصومین که بگذریم (همه ایشان هم از همین تاکتیک استفاده می کرده اند!) می رسیم به حضرت روح الله و نایب بر حقش حضرت ماه. این دو عزیز هم حقیقتا سلطان قلبها شدند تا حرفشان خریدار پیدا کرد!
امضامحفوظ
===========================
1: این را نوشتم تا منطق بنده از قرار دادن دو بازی ذیل در بلاگ معلوم گردد.
حقیقتا دوستانی که اقدام به طراحی و ساخت این بازی ها نمودند عرصه را خوب درک کرده اند. شاید بازی ها از لحاظ فنی کمی نامطلوب باشد اما همین که وارد چنین فضایی شویم بسیار مبارک است!
2:حقیر در یک سال و نیم گذشته سعی کردم درباره فتنه گران به خصوص ننویسم اما انچه دلیل شد تا اقدام به حرکتی به قول دوستان رادیکالی نمایم این است که فکر می کنم یک سال و نیم زمان معقولی است برای برطرف شدن شبه ها! دیگر همه چیز رو شده و عذری پذیرفته نیست!
دو نفری که با هم جنگ می کنن صرفا بر منافع خود پای فشاری میکنن و حق و باطل سرشون نمی شه و ملاک حق و باطل رو خودشان میگیرن (فعلا اصلا کار نداریم کی حقه یا باطل) ... در این فضا همش به هم می تازن و ممکنه دست به دروغ ، سانسور و اعمالی از این دست بزنند.
اما ... آیا همه ی رسانه ها همین روال را پیش گرفتن ؟ همه ی رسانه های غربی دارن صبح تا شب دروغ تحویل مردم میدن ؟
هیچ چیز سیاهه سیاه نیست ... من به شخصه حاضرم نمونه بیارم از یکی از همین رسانه های غربی که صدا سیمای ما شدیدا اونو دروغ گو میدونه و هر چیزیی رو بهش نسبت میده که بگه این میخواد براندازی کنه ... بدون ذکر نامش متنی از اون رو وقتی میخونی میبینی ما دچار توهم توطئه شدید شدیم .
و باز هم تاکید میکنم رسانه هایی هستن که در غرب روالی که شما گفتید رو پیش گرفتند . شکی در اون نیست. ولی همشون آیا اینجورن ؟
دوم در مورد رسانه های خودمونه ... اصولا در ایران داره چیزی به نام رسانه نابود میشه ... اصلا رسانه ای وجود نداره تقریبا ... یکی از دلایلم برای این حرف اینه که حکومت سعی در همشو کردن و بسته کردن فضای رسانه ای داشته و داره .
وقتی همه بیان یه حرف بزنن و یه چیز بگن دیگه اسمشون رو رسانه نمی زاریم ...
کره شمالی رو هممون خوب میشناسیم ... به نظر من رشد سیاسی کشور ما شدیدا داره متمایل میشه به این کشور ... این حرف رو هم با اوردن نقل و قول های فروان از سیاستمدارای فعلیمون حاضرم اثبات کنم ... ادبیاته سیاسی ، ادبیات بسته و دیکتاتوریه ...
=-=-=-==-=-=
اما در مورد تحلیلت در مورد تسخیر مغز و تسخیر قلب ... تا حدود زیادی موافقم ... یعنی این روال به نظر وجود داره ... ولی استفاده از روش توسط چه کسانی انجام میشه ... چطور انجام میشه ... قابل بحث بیشتره ...
مثلا به شخصه ملاکم آزادی هست ... وقتی رسانه ای این روال رو پیش بگیره ، اگر در تناقض با آزادی نباشه ، اشکالی در استفادش نیست .
مثل همون شرکت مردم در رسانه ها ... چه اشکالی داره مردم نظرشون رو بگن . آزادانه ؟؟ حتما یکی مخالفه ، یکی موافق ، یکی بی نظر و ... . این دلیل نمیشه رسانه از اون در جهت القای عقاید خودش برداشت کنه .
=-=-=-=-=-=-=-