دو پست قبل تر از این پستی بود به اسم " سحـــر"
در ضمیمه گفته بودم خبری در راه است. خدا رو شکر آن خبر به سلامتی به مقصد رسید و ما هم کربلایی شدیم. سحر گاه فردا به امید خدا راهی دیار خون و قیام هستیم. دوستان حلال بفرمایید
حاج محمو خیلی قشنگ حال و هوای الان بنده را توصیف کرده
امضا محفوظ
............................................
پ.ن: ماجرای عجیبی دارد این سفر، فقط همین قدر بگویم که حسابی نمک گیر حضرت مادر و پسرشان امام غریب شده ام
ب.ن:روز شهادت حضرت مادر،کربلا، عشق و دیگر هیچ
و آخر :
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی | خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی | |
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است | بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی |