اصولا با این جمله که چرا باید برویم فلان فیلم را ببینیم زیاد موافق نیستم. دلیلم هم بر می گردد به ماهیت فیلم و سینما. هیچ کس به سینما نمی رود که پای یک بیانیه سیاسی را امضا کند و یا حتی یک چیزی یاد بگیرد. اگر فیلمی خوب باشد حتما باید رفت سینما و از تماشای آن لذت برد. البته این نکته را هم متذکر شوم که اعتقاد راسخ بنده بر این اصل است که سینما یک رسانه ی تاثیر گذار است و حتما برای مخاطب تحفه هایی از جنس معنا و ادراک به همراه دارد که این خود مطلبی است که نوشته ها نیاز دارد. اما نکته ای که در این مقال مد نظر است را می توان اینگونه خلاصه کرد که فیلم هرچقدر هم که پیام و محتوای خوبی داشته باشد !(اگر بشود) ولی از منظر فنی خوب و جذاب نباشد اصلا ارزش دیدن ندارد با عرض معذرت مثل خیلی از اثار کیارستمی و پناهی و این جشنواره ای ساز ها که سر هم فکر نکنم 200 نفر یک فیلم از ایشان را کامل دیده باشند(اشتباه نشود به نظر من اثار این هایی که نام بردم اصلا محتوای خوبی نداشته و ندارند ولی چه کنیم که بعضی در این خیالند).
با این تفاسیر برویم سراغ پدیده این روزهای سینمای ایران اما در ابتدا این نکته عرض شود که در دنیای هر اثری که مورد نقد قرار می گیرد یقینا هم محاسنی دارد و هم معایبی منتها در انتها این منتقد است که نتیجه میگیرد که کدامیک بیشتر است و اثر در چه جایگاهی قرار دارد. با این همه نقد قلاده ها باشد برای بعد.
"قلاده های طلا " در این بی فیلمی سینمای ایران که یک مشت خزعبلات را به اسم فیلم تحویل خلق الله می دهند حقا و انصافا اثری است که می تواند استاندارد های فیلم سازی در ایران را ارتقا بخشد و به جرات می توانم بگویم از معدود فیلم های تاریخ سینمای ایران است که مخاطب را از همان لحظه های ابتدایی به صندلی سینما میخکوب می کند و گذر زمان را در نظر او بی معنی میسازد. اما متاسفانه در میان ما یک ایرادی وجود دارد که به نظرم از رذالت های آن انتلکتوئل هایی است که دشمن قسم خورده ملت ایرانند و آن این است که ما به راحتی درباره هر چیزی نظر می دهیم حال این چیز می تواند مطلبی باشد که درباره ان تخصص نداریم و یا می تواند موضوعی باشد که اصلا نمی دانیم ان موضوع چیست و از اصل و فرع آن بی خبریم.
در بحث های قبلی هم گفته ام که به نظرم صحبت کردن در باره فیلمی که آن را ندیده ایم حماقتی بلیهانه است ، کاری که این خانم مسیح علینژاد و هم پالگی هایشان همیشه و در هر زمانی و هر موضوعی انجام میدهند. بعضی از دوستان جبهه حزب الله هم یکهو جو گیر می شوند و کاری می کنند شبیه این اراذل که البته نباید.
قلاده های طلا آنقدر فیلم خوبی هست که من نتوانستم آن را یک بار ببینم! کم پیش می آید به زیارت امام رئوف بروم و دلم رضا شود کاری غیر از زیارت انجام دهم اما این بار رفتیم و فیلم "قلاده های طلا" را در سینما آفریقای مشهد دیدم همین که فیلم تمام شد بلند شدم رفتم و یک بلیط دیگر برای سانس بعد خریدم تا حسابی ازاین تریلر سیاسی – جاسوسی لذت ببرم. اثری که هم داستانی خوب داشت، هم بازی ها فوق العاده بود، هم کارگردانی کم نقص و هم جهت گیری مفهومی عادلانه. مطمئنم هرکسی که این فیلم را ببیند حتما نظرش درباره ابوالقاسم طالبی و فیلمش عوض خواهد شد. چه مخالف و چه موافق. خداییش اگر فیلم را دیدید و نظرتان عوض نشد هر چه دلتان خواست به بنده روا دارید قول می دهم به شرط نداشتن بد آموزی آن را از نظر های وبلاگم حذف نکنم.
ب.ن:الوعده وفا اما یک یاد داشت درست و حسابی درباره خود قلاده ها اماده است که به زودی ان شاالله نشر خواهد شد
ب.ت.ن:جای شما خالی روز های گذشته ی نوروز خدمت امام رئوف به رسم زیارت ساکن بودیم و البته بی اینترنت که روز اخر فهمیدیم هتلمان وایر لس داشته است!
نکته: چند وقتی است گرفتار یک کاری شدیم شاید بزگرتر از قواره مان ، دعا بفرمایید
با این تفاسیر برویم سراغ پدیده این روزهای سینمای ایران اما در ابتدا این نکته عرض شود که در دنیای هر اثری که مورد نقد قرار می گیرد یقینا هم محاسنی دارد و هم معایبی منتها در انتها این منتقد است که نتیجه میگیرد که کدامیک بیشتر است و اثر در چه جایگاهی قرار دارد. با این همه نقد قلاده ها باشد برای بعد.
"قلاده های طلا " در این بی فیلمی سینمای ایران که یک مشت خزعبلات را به اسم فیلم تحویل خلق الله می دهند حقا و انصافا اثری است که می تواند استاندارد های فیلم سازی در ایران را ارتقا بخشد و به جرات می توانم بگویم از معدود فیلم های تاریخ سینمای ایران است که مخاطب را از همان لحظه های ابتدایی به صندلی سینما میخکوب می کند و گذر زمان را در نظر او بی معنی میسازد. اما متاسفانه در میان ما یک ایرادی وجود دارد که به نظرم از رذالت های آن انتلکتوئل هایی است که دشمن قسم خورده ملت ایرانند و آن این است که ما به راحتی درباره هر چیزی نظر می دهیم حال این چیز می تواند مطلبی باشد که درباره ان تخصص نداریم و یا می تواند موضوعی باشد که اصلا نمی دانیم ان موضوع چیست و از اصل و فرع آن بی خبریم.
در بحث های قبلی هم گفته ام که به نظرم صحبت کردن در باره فیلمی که آن را ندیده ایم حماقتی بلیهانه است ، کاری که این خانم مسیح علینژاد و هم پالگی هایشان همیشه و در هر زمانی و هر موضوعی انجام میدهند. بعضی از دوستان جبهه حزب الله هم یکهو جو گیر می شوند و کاری می کنند شبیه این اراذل که البته نباید.
قلاده های طلا آنقدر فیلم خوبی هست که من نتوانستم آن را یک بار ببینم! کم پیش می آید به زیارت امام رئوف بروم و دلم رضا شود کاری غیر از زیارت انجام دهم اما این بار رفتیم و فیلم "قلاده های طلا" را در سینما آفریقای مشهد دیدم همین که فیلم تمام شد بلند شدم رفتم و یک بلیط دیگر برای سانس بعد خریدم تا حسابی ازاین تریلر سیاسی – جاسوسی لذت ببرم. اثری که هم داستانی خوب داشت، هم بازی ها فوق العاده بود، هم کارگردانی کم نقص و هم جهت گیری مفهومی عادلانه. مطمئنم هرکسی که این فیلم را ببیند حتما نظرش درباره ابوالقاسم طالبی و فیلمش عوض خواهد شد. چه مخالف و چه موافق. خداییش اگر فیلم را دیدید و نظرتان عوض نشد هر چه دلتان خواست به بنده روا دارید قول می دهم به شرط نداشتن بد آموزی آن را از نظر های وبلاگم حذف نکنم.
امضامحفوظ
................................................
پ.ن:سال نو مبارکب.ن:الوعده وفا اما یک یاد داشت درست و حسابی درباره خود قلاده ها اماده است که به زودی ان شاالله نشر خواهد شد
ب.ت.ن:جای شما خالی روز های گذشته ی نوروز خدمت امام رئوف به رسم زیارت ساکن بودیم و البته بی اینترنت که روز اخر فهمیدیم هتلمان وایر لس داشته است!
نکته: چند وقتی است گرفتار یک کاری شدیم شاید بزگرتر از قواره مان ، دعا بفرمایید