تفکرات بلند بلند

تفکری در باب هویت_-فقط اگه خدا کمک کنه-_

تفکرات بلند بلند

تفکری در باب هویت_-فقط اگه خدا کمک کنه-_

خواستم بگویم کیستم و کجایم؛ دیدم اصلا مهم نیست، مهم اینست که او هست.
خواستم بگویم چه کاره ام و چه کرده ام؛ دیدم هیچ نکرده ام، هرچه کرده او کرده.
خواستم بگویم . . .
چه بگویم؟
اصلا چرا بگویم؟
هرچه بود گفتیم و حال اوست که باید بر کشته هایمان باران رحمت بباراند.
فقط یک دغدغه
هویت، گمشده امروز بشریت؛
شاید به زعم من
دعابفرمایید

طبقه بندی موضوعی

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۲۴ دی ۹۲، ۲۳:۴۰ - مصطفی گرجی
    تندرو

پیوندهای روزانه

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

متاسفانه موسیقی هم مانند همه ی پدید های وارداتی از غرب بصورت معوج و کجکی وارد کشور شده. موسیقی هایی چون رپ و راک و متال و ... دنباله های جریانهای اجتماعی هستند که متناسب با انها ایجاد شده اند و کارویژه هایی متناسب با جریان اجتماعی خود دارند.

مثلا موسیقی راک را میتوان امتداد آن رواج عیش طلبی و تغافل جویی سالهای میانی قرن بیستم دانست. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن می‌آید.  یا پدیده ای مثل متال هم ناشی از روح خسته و بیمار بشر  است که از همه دنیا و مظاهر درد آور قرن بیستم بیزار است و سر یه عصیانگری گذاشته است. 

رپ هم میراث دار نوعی جریان اجتماعی است با این تفاوت که رپ مثل دو نمونه ذکر شده برآمده از طبقه مرفه و غرق در امکانات نیست که به اصطلاح خوشی به زیر دلش زده باشد. رپ که در دهه ۱۹۶۰ توسط سیاهپوستان آمریکایی در برانکس (واقع در نیویورک) به وجود آمد نوعی سلاح مبارزه جوانان سیاه با تبعیض‌های نژادی رایج در آن زمان بود و به همین دلیل بود که به خاطر بیان مشکلات زندگی در گِتوها (جایی برای زندگی مردمی که جزو اقلیت یک شهر به حساب می‌آیند) به موسیقی گتو نیز شهرت دارد. به عبارت دیگر رپ برآمده از بتن طبقه محروم اجتماع و حرکتی عدالت طلبانه و با آرمانهای متناسب با فطرت انسانی است.

اما ورود رپ به ایران به شکلی ممزوج با راک و متال و دیگر شقوق موسیقی غربی بوده است لذا قاطبه موضوعات مطرح شده در آن روج عیش طلبی و تغافل جویی بوده است که البته با شدت گرفتن جریانهای پوچ گرا و لا ابالی که اصطلاحا به شیطان پرست ایشان را میشناسیم به سمت عقده گشایی های جنسی و اهانت به ارزشهای اسلامی و انسانی روان شد.

غافل ازاینکه چنین چیزی رپ نام ندارد و شقی از بلاهت و طغیانگری پست مدرن است.

اخیرا تلاشهایی برای رسیدن به رپ فارسی صورت گرفته که شاخصه اصلی رپ یعنی اعتراض یه پدیده های ضد فطری است. البته لحن و ضرب آهنگ هم که شکل قضیه است در این قبیل اثار تقریبا رو به کمال است. رپ مثل شعر فارسی نیست که حتما دارای وزن و قافیه مشخص باشد بلکه هم آهنگ بودن سماعی کلمات کفایت میکند.

اثری که در ادامه مطلب ارایه شده می تواند یکی از نمونه های رپ فارسی باشد.

پ.ن: محتوای اثر ارایه شده حتما مورد تایید نمی باشد٬ صرفا یک اثر رپ معرفی شده است


۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۰۷
امضا محفوظ

دل است دیگر تنگ میشود.

اصلا میدانی دلتنگی یعنی چه؟ یعنی قلبت آنقدر در فشار باشد که همه مجراها و دریچه هایش کیپ کیپ شود٬ آنوقت است که خون به مغزت نمی رسد و ناخودآگاه شروع میکنی به سوت زدن. وقتی سوت میزنی همه خیال میکنند که بی خیالی غافل از اینکه آدم بی خیال اصلا سوت نمیزند، سوت را کسی می زند که همه اش خیال می کند. کسی که پر از خیال است.

خیلی از خیالها درد دارد
پس سوت میزند تا خیال کند که یادش رفته خیالی دارد و ادای آدمهای بیخیال را در می آورد.
خیالِ دلِ تنگ٬ خواب را از زندگی حذف میکند و آدم بیخواب هم از نعمت خواب دیدن محروم است٬ این میشود که اندک امیدی هم که به دیدار در خواب بود نا امید میشود و این اول گرفتاری است.

آن یار که عهد دوستاری بشکست

می‌رفت و منش گرفته دامان در دست

می‌گفت دگرباره به خوابم بینی

پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست


این عکس پرویز پرستویی عجیب به حال این روزها نزدیک است. این تصویر بهانه ای برای گوش کردن دکلمه ی زیبای تنهایی با صدای ایشون

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۲ ، ۱۲:۳۳
امضا محفوظ

گفتم دلُ دین بر سر کارت کردم

هر چیز که داشتم نثارت کردم

گفتا،تو که باشی که کنی یا نکنی

آن من بودم که بی قرارت کردم!

آن کس که تو را شناخت،جان را چه کند؟

فرزندُ عیالُ خانمان را چه کند؟

دیوانه کنی،هر دو جهانش بدهی

دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند؟

 ای در دل من میلُ تمنا،همه تو!

                                                              واندر سر من مایه ی سودا،همه تو!

                                                     هر چند به روی کار در مینگرم

                                                      امروز همه توییُ فردا همه تو!

..........................................

دلم برای معینم تنگ شده است


اول خرداد بود که این شعر عجیب هواییم کرده بود. منتظر یک فرصت و بهانه بودم تا منتشرش کنم. 
و خدا هم عجب بهانه ی سختی دستمون داد
درد دارد عزیز

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۳۸
امضا محفوظ