تفکرات بلند بلند

تفکری در باب هویت_-فقط اگه خدا کمک کنه-_

تفکرات بلند بلند

تفکری در باب هویت_-فقط اگه خدا کمک کنه-_

خواستم بگویم کیستم و کجایم؛ دیدم اصلا مهم نیست، مهم اینست که او هست.
خواستم بگویم چه کاره ام و چه کرده ام؛ دیدم هیچ نکرده ام، هرچه کرده او کرده.
خواستم بگویم . . .
چه بگویم؟
اصلا چرا بگویم؟
هرچه بود گفتیم و حال اوست که باید بر کشته هایمان باران رحمت بباراند.
فقط یک دغدغه
هویت، گمشده امروز بشریت؛
شاید به زعم من
دعابفرمایید

طبقه بندی موضوعی

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۲۴ دی ۹۲، ۲۳:۴۰ - مصطفی گرجی
    تندرو

پیوندهای روزانه

شما یادتون نمیاد

به نمکی کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود ، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.

شما یادتون نمیاد

بچه که بودیم می خواستیم بریم حموم باید 1 ساعت قبل بخاری تو حموم روشن میکردیم.

شما یادتون نمیاد

کیک می خریدیم پونزه زار. کاغذ زیرش رو هم می جویدم!

شما یادتون نمیاد

آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!


.

.

.

.

امضا محفوظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۸۹ ، ۱۸:۵۸
امضا محفوظ

من یک دانشجو هستم!

نه رسالتی عظیم بر دوش دارم و نه چشم امید بزرگان به من است

من یک دانشجو هستم!

فقط باید حفظ کنم .همه چیزهای بی ارزش را باید طوطی وار حفظ کنم تا شاید مورد خوشایند استاد واقع شود و نمره ی قبولی را بگیرم.دهی ،دوازدهی!!

من یک دانشجو هستم!

اصلا به من ربطی ندارد که در عالم چه خبر است.به من هیچ ارتباطی ندارد که ایسم های مختلف چه دارند به سر بشریت می آورند.هیچ ربطی به من ندارد که کلا جهانبینی یعنی چه؟

من یک دانشجو هستم!

تنها دغدغه من این است که چند روز مانده تا پایان ترم و کی باید به سراغ استاد بروم .کی درسم تمام می شود و به دنبال بزگترین مشکلاتم میروم. ازدواج و مسکن !

من یک دانشجو هستم!

دین و مذهب را در کنج خانه بایگانی کرده ام وفقط نمازی می خوانم و روزه ای می گیرم.کاری ندارم که خداوند در قرآن امر کرده نماز به پا دارید.نفرموده بخوانید.

من یک دانشجو هستم!

کارم گرفتن ایراد از همه است و اصلا برایم مهم نیست که اشتباهات خودم  چیست و چگونه باید برطرف شود.

من یک دانشجو هستم !

به من چه ربطی دارد که یشریت چه می کشد و به کجا می رود.من  مشکل کنونیم جز غذای سلف و بدی خوابگاه نیست

من یک دانشجو هستم!

بصیرت و مطالعه برایم واژهایی نا آشناست .من که حال این کار ها را ندارم

من یک دانشجو هستم . فقط یک دانشجو هستم ! ! !...

...........همین..........

امضامحفوظ

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۸:۵۴
امضا محفوظ

همیشه ایام فاطمیه که میشه دلم یه جوری میشه.

تا حال مادرتون چیزیش شده؟

مادر عالم رو با بی ادبی گستاخی زدند و دختر پیغمبر رو شهید کردند

آره شهید کردند واژه ای که خیلی غربیه...شهیده

یکی از دانشکده های دانشگاهمون پیام تسلیت رو با این عبارت شروع کرده بود:عروج ملکوتی ...

آخه بی معرفت تو دیگه چرا کی تا حالا دیده کسی بین در و دیوار همین جوری بمیره که شما بیاین مودبانه بگین عروج ملکوتی

متن درستش اینه:

شهادت بزگ بانوی عالمین را به محضر مولامون تسلیت می گوییم

آقاجون سرت سلامت

امضامحفوظ

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۸۹ ، ۰۹:۴۶
امضا محفوظ

درد دل. . .

دارم میترکم از غم.دلم،آتیش داره .قلبم،داره می زنه بیرون.چرا!!چرا؟ سینم تنگه.نفس بالا نمی یاد.....این چرت و پرت ها چیه دارم می نویسم؟!!! تقصیر خودمه.خود خودم!سنگینش کردم ،نمی دونم چیکار کنم!یعنی می دونما ولی توان انجام دادنش رو ندارم.ضعیفم.بلد نیستم قوی شم.از کجا شروع کنم؟تو کتابا زیاد خوندم که باید روی نفس سرکش پا بذاری،ولی نمی شه،هر دفعه از یه سوراخی ما رو می گزه!می دونی! تا حالا بیش از صد بار عهد کردم روش پا بذلرم ، ولی نمیدونم چرا یه وقتی ،یه جایی ،یه طوری نمی شه!تا حالا هزار بار به خودم گفتم این دفعه دیگه مرد خدا می شم!ولی نمی شه.بعضی وقتها کفر می گم!میگم اگه  نمی شه چون خدا نمی خوادیا اصلا خدا کوش که بخواد.شک می کنم،شک می کنم که آیا اصلا خدایی هست؟البته می دونم که هست ولی فکر می کنم این خدایی که هست همون خداییه که من تو تنهایی هام بهش فکر میکنم؟همون خدایی که می گن پیامبرش محمده(ص) ؟همون خدایی که قرآن رو فرستاده؟می گن قرآن یه معجزست!ولی ما که چیزی  نفهمیدیم.تا حالا!!

تو کتابا یه چیزایی نوشته که علی القاعده باید آدم رو راضی کنه .حرفا با عقل جور در میاد ولی چه کنم ،چه کنم که این دل مست و ملنگ راضی نمی شه.نمی دونم چه کنم ،خداییش تو بد هچلیم !!داره از سرم دود بلند میشه ! بعضی وقتها فکر می کنم به خاطر کنکوره.آره عزیزم کنکور!همون غول بی شاخ و دم !همون که صابونش به تن همه دانش آموزان ایرانی می خوره!قبل تر ها که کوچک تر بودم پشت کنکوری ها رو مسخره می کردم که ایتا کین که چند ساله گیر کنکور افتادن ، اما حالا که خودم موندم پشتش همه تقصیرا افتاده گردن خدا!


امضامحفوظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۸۹ ، ۱۷:۲۹
امضا محفوظ

به نام خدا

متنی که مشاهده می فرمایید فرمایشات حضرت بنده هستش توی یک جمع دوستانه.مجری زمانی که می خواست بنده رو دعوت کنه بالای سن که به اصطلاح سخنرانی کنم با شیطنت مخصوصی این طور گفت:"دعوت می کنیم از آقای امضا محفوظ سخنران چپ برنامه امروز .." .

خوب همه می دونستن که اگه من اصولگرا 22 آتیشه نباشم حداقل از عزیزان چپ و راست بالاخص دوستان چپ دل خوشی ندارم(برای طولانی شدن کفتم بالاخص چپ وگرنه راستی ها هم همین طورن).به هر حال رفتم بالا و هر چی قرار بود بگم نگفتم و شروع به ایراد کردن سخنان فسیح زیر نمودم.

راستش خودم از این افاضات خلق الساعه بدم نیومد گفتم مکتوبش کنم شاید برای دوستان هم جالب باشه..

"بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم

خوب دوست عزیزی که مارو معرفی کردن نمی دونم به چه نیتی به بنده حقیر افتخار موهبت چپ بودن رو عطا فرمودن.اصولا چپ به یک معنی مقابل راست هستش .به عبارت دیگه چپ یعنی کسی که هرچی راست بگه نفی میکنه حتی اگه راستی باشه!!!.

یه معنی دیگه چپ واژگون هستش.می شه این طور برداشت کرد دوستانی که چپ هستن به معنایی چپ کردن و چرخهاشون رفته هوا و دیگه نمی تونن تکون بخورن فقط الکی زور می زنن چرخاشون بچرخه خوب اگه این ملاک باشه تعریف چپ به خیلی ها تعمیم پیدا می کنه بازم حتی اگه راستی باشن!!!.

یه معنی دیگه چپ بر می گرده به سیستم بینایی .به یکسری از کسانی که بیناییشون مشکل داره میگن چپ که البته در بسیاری از اوقات با واژه چول همزمان به کار می ره(چپ و چول).درست مثل زمانی که یه عده از عزیزان مسایل رو چپ دیدن و تو روز نامه های زنجیره ایشون دنیا رو چپلو کردن و .. این هم باز یه معنی دیگست که خیلی عمومیت داره.یعنی هر کی نتونه درست واقعیت رو ببینه چپه حتی اگه راستی باشه!!!.

یه زمانی هم هستش که عده ای از عزیزان هر سه خاصیت رو دارن.یعنی چی؟ یعنی اینکه کلا با راست مخالفن(1) ، چپ کردن و چر خاشون هواست(2) و بالاخره همه چیز رو چپکی می بینن(3) که یحتمل منظور از یک فرد چپی کسی هستش که هر سه ویژگی  رو داشته باشه ولی خوب باز هم خیلی از راستی ها هستن که هم چرخشون هواست و هم چپ کردن و هم همه چیز رو چپکی می بینن !!!.

خوب از صغری های بالا معلوم شد که: آقا چپ و راست کیلو چنده؟ اصولا هرکی که ویژگی های بیان شده رو داشته باشه  اصلا به درد مملکت و مملکت داری نمی خوره فقط می تونه اگه مدتی مثلا رییس جمهوری ، وزیری ،رییس مجلسی  چیزی شد بیاد و به خود و خانوادش و نهایتا به رفیقاش که اونا هم همگی با راست و راستی مشکل دارن اولا  ، چرخهاشون هواست ثانیا ودرنهایت چپ و چول هستن یه حالی بده و بره پی کارش.بعدش هم بیاد و گرد و خاک کنه و بخواد انقلاب مخملی راهد بندازه و سر اخربره تو زباله دان تاریخ.(اینجا هم حتی اگه راستی باشد!!!.)

کبری بحث هم از اینجا به بعده.خوب دقت کنید!!

اصولا اگه چپ و راستی با شه که هر کدوم ساز خودشو بزنه مملکت همینطوری مثل چهار پا تو گل می مونه.اگه دوستان کمی از روابط بین بردار ها سر در بیارن میدونن که اگه زاویه بین دو بردار 180 (درست در راستای هم و در جهت مخالف) باشه و نیرو ها هم برابر باشه براین نیرو می شه صفر!مگر اینکه یه نفر بیاد سر این دوتا نیرو رو بگیره و بیارشون تو یه راستا و یه جهت .اون وقته که دو تا نیرو با هم می شن یه نیرو و توان اجرایی 2 برابر  حرکت به سمت پیشرفت و عدالت رو هر چه سریعتر می کنه!

حالامن سوال میکنم.

 به نظر شما کی باید سر این دو ارازل رو جمع کنه؟

اصلا کی تا حالا سر این افاضل رو جمع می کرده؟

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

لازم به توضیح است که به خاطر تشویق ها و فحشهای بی دریغ حضار همین یه ذره حرف نیم ساعتی طول کشید

امضا محفوظ

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۸۹ ، ۰۹:۵۹
امضا محفوظ

"فرهنگ اسلامی،فرهنگ برزیلی"

اگر یکم فوتبالی باشین یا نباشین اصلا فرقی نداره،به هرحال می دونید که تماشاگر پسندانه و تکنیکی ترین فوتبال دنیارو برزیلی ها بازی می کنن،اما شاید این رو ندونین که علت این توفیقات سبک منحصر به فرد این تیمه حمله و حمله و حمله!!!.

میشه گفت تنها علت جذابیت فوتبال برزیلی اینه که اونا تو فوتبالشون همون جور بازی می کنن که هستن.اگه  به تاریخ نگاه کنیم به زمانی می رسیم که برزیل نه تنها توفیقی نداشت بلکه حتی نتونست از مرحله اول جام جهانی بالا بیاد.دقت که می کنیم می بینیم اون زمان مربی تیم سیاست های بازی ایتیالیایی رو پیش گرفته بود.یعنی دفاع.اصلا توجه نداشت که این تیم تیمه برزیله.تو برزیل دفاع یعنی حمله،حمله هم یعنی حمله.

وقتی که مربی عوض شد،دفاع شد حمله و حمله هم شد حمله اون وقت دوباره برزیل،برزیل شد.

فرهنگ انقلاب اسلامی هم ماهیتش مثل ماهیت تیم برزیله چون فرهنگ اسلامی مثل کهکشان برزیل پراز ستارست به عبارت دیگر فرهنگ اسلامی سر شار از پاسخهای منطقی و مطابق با فطرت برای همه سوال های بشر است.حالا معلوم میشه که چی شده ما تو بخش فرهنگ توفیق چندانی نداشتیم.مسئولین فرهنگ کشور ما بطور کاملا ناشیانه سیاست های انفعالی و تدافعی (درست همون سبک ایتالیایی) رو دنبال می کنن نتیجه چی می شه؟ اینه که ما از مرحله اول هم بالا نمی ریم .مایی که تیممون پر ازستارست.حالا چاره چیه؟!

کاملا معلومه سیاستهای تهاجمی فرهنگی یعنی چی؟ یعنی اینکه چرا ما بشینیم غربی ها تهاجم و ناتو فرهنگی راه بندازن بعدش هم ما بیایم ببینیم که چه کنیم وچه کنیم!!! ما باید درست مثل سالهای 56و57 بیایم گفتمان امام رو زنده کنیم.گفتمان حضرت امام ابر ستاره ی فرهنگ ما بوده و هست .اما متاسفانه در سیاستهای فرهنگی جایی نداره!!!

امضامحفوظ

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۸۹ ، ۱۹:۱۷
امضا محفوظ

یا محول الحول و الاحوال

زمین چرخید و چرخید تا یه بار دیگه ما شاهد معجزه حیات بعد از ممات باشیم .زمان نو شد وزمین لباس تازه پوشید . باغبان پیر یه بار دیگه سراغ بنفشه ها رفته تا زندگی رو به یاد همه ی وارثان سرد سرمایی  بندازه که از بهار و رویش واهمه دارن.  همه اینها خبر از دنیایی جدید و پراز تغییر داره  که  به روشنای هستی نوید زندگی و زنده شدن میده.

 هنوزهم که هنوزه بعد از میلیاردها سال زمین دور همون خورشیدی می چرخه که قبلا می چرخید، آسمون خدا هنوزم آبیه و هنوز هم آب مایه حیاته. هنوز هم آدما عاشق می شن اما یه کم شکلش عوض شده اصلم اینکه باید عاشق شد این روهم همه قبول دارن مگه یه عده معلوم الحال !!

تا اینجای حرف رو تقریبا همه میگن و مینویسن و میخونن و حال هم می کنن. اما اصل حرف این مااز اینجا به بعده...

ببین! ما هم باید از این معجزه که هر سال داره تکرار می شه یه چیزی یاد بگیریم دیگه!! یعنی چی؟

یعنی اینکه باید ما هم مثل طبیعت زنده بشیم. ماهم باید مثل خلقت نو بشیم ما هم باید امروزمون با دیروزمون فرق کنه و فردامون هم بهتر از امروز باشه .فقط می مونه که چی باید چه جور تغییر کنه؟ اصلا درسته که همین جوری  همش عوض بشیم؟چیکار کنیم که ضمن عوض شدن عوضی نشیم؟

درسته که باید زنده باشیم و نو بشیم و هر روز بهتر از دیروز شیم اما این تغییرات باید درجهت حرکت به سمت یه هدف باشه. به عبارت دیگه هدف باید ثابت باشه. جهت گیری باید ثابت باشه تا در کمترین زمان ممکن بتونیم بیشترین مسافت رو به سمت هدف طی کنیم. حالا هدف کیلو چنده؟

حرف و مرام ما دراین مجموعه که نامش به پسوند اسلامی مزین شده دقیقا در ارتباط مستقیم با همین هدف وصراط ثابته .  ما اعتقاد داریم که با پایبندی به یکسری اصول ثابت ـ در این تشکیلات این اصول باید کاملا منطبق بر اصول مترقیه ی اسلامی باشه ـ باید نه هر سال بلکه هر روز و هر ساعت نو بشیم .

هدف این مجموعه چیزی جز ادامه نهضت مبارکی نیست که سی سال پیش با به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی رسما اعلام موجودیت کرد و به شکر خدا تا امروز هم ادامه داره . ما میخوایم آرمانهای انقلاب رو بشناسیم و بشناسونیم. انجمنی ها فکر میکنن که انقلاب اسلامی  غایتش یه چیزیه به جز حجاب خانومها و نماز خوندن آقایون و  دعا کمیل و زیارت عاشورا ی هفتگی و... اینا همه خوبند ولی  همه ی خوبی نیستن. دعا کمیل و زیارت عاشورا مستحبات فردی هستن ولی هدف اصلی یک نظام دینی واجبات اجتماعیه. اسلام یه دین کاملا اجتماعیه که برای زندگی بشریت برنامه داره، حواسمون باشه! همان موقعی که امام حسین«ع» در مسلخ بود ـ این را من در کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه دیدم‌ ـ یک‌عده روی یک تپه نزدیک قتلگاه دست به دعا برداشته بودن که خدایا حسین«ع» را یاری کن! داشتند دعا می‌خوندن تا امام حسین«ع» یاری شه! در جبهه مقابل امام حسین«ع» هم یک‌عده داشتند نماز جماعت می‌خوندن! همون موقع که امام حسین«ع» می‌گه:«هل من ناصر ینصرنی».  ـ توجه:مصلح باید خودصالح باشد... اشتباه نشه ها ! ! ! نماز و حجاب ودعا اگه نباشه بقیه چیزا نمی شه که بشه ـ

 مخلص کلام اینکه آهای اخوی!!! ما انجمنی ها اسلام پلاستیکی (made in us) نمی خوایم، حرف امام هم همین بود دیگه، مگه نه.

چند سالی هستش که یکسری جریانهای متعهد و خوش فکر به بسط آرمانهای این نهضت جهانی می پردازن تا به قول حاج احمد متوسلیان پرچم اسلام روآنسوی افق به اهتزاز در بیارن. این امر مستلزم یه گفتمان سازی اساسی با وفاداری به آرمانهای حضرت امام روح ا... هست که از عهده کسی جز جماعت روشنفکر ارزشی بر نمیاد. گفتمان سازی برای نهضتی که توانایی اسلام عزیز در اداره امور عالم را اصل اساسی می دونه و هدفی جز حاکمیت قوانین خالق بر مخلوق نداره.

این وبلاگ سراپا ضعف که هنوز یک سالش هم نشده باتوجه به اینکه «دانشجو، آن کسى است که مى‏خواهد از این سفره [دانشگاه‏] تغذیه بشود.اگر دید گوشه‏اى از این سفره را کسى آلوده و مسموم و خراب مى‏کند ، حق دارد نگذارد» و درادامه آرمان های نهضت حضرت امام نیاز به کمک دانشجوهای ارزشی و روشنفکری داره که دغدغه بشریت رو دارن و می خوان مقدمات ظهور آن عزیز غایب از نظر رو فراهم کنن تا در سال 89 با هم  نوبشیم و رسمی نو براندازیم.

اگر مرد رهی بسم ا...

 امضامحفوظ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۸۹ ، ۱۳:۴۶
امضا محفوظ

سال 1388 تمام شد. گاورفت.

سال 1389 هم شروع شد. ببرآمد.

عجب کار پلشتیه ها .این که ما هر سال خودمون رو به جونوری مشغول کنیم که آره:

اسب و گاو و خر و لاکپشت و ملخ در کارند           تا توآدم قشنگ حالشو ببری

می شه اینجوری هر سال رو به پارسال بسپاریم و بریم سراغ سال بعدی بعد از یه مدت هم می بینیم که ای دل غافل که غافله عمر عجب میگذرد بعدش هم تماسمون با زمین فرت....

می شه هم برای سال ها یه شعار مشدی انتخاب کنیم تا اون سال حداقل بتونیم یه کار اصلاحی رو خودمون وجامعمون . دنیامون انجام بدیم که هم خدا رو خوش بیاد هم خلق خدارو . این همون کاریه که عزیز دلمون ، تاج سرمون و رهبر دلهامون داره هر سال انجام میده .

هر سال به یه نام پرمسما و حساب شده مزین می شه تا تو اون سال مملکت با سرعت بیشتری به سمت هدف حرکت کنه.اسم هایی که تموم نمیشن .نمی رن.پس

سال 1388تمام شد. اصلاح الگوی مصرف ادامه دارد.

سال 1389هم شروع شد.پیش به سوی همت مضاعف و کار مضاعف...

امضامحفوظ

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۸۹ ، ۰۱:۳۶
امضا محفوظ


چند وقتی است که سیمای جمهوری اسلامی وارد عرصه ای شده که تا کنون حتی تصور هم نمی شد کسی جرات بیان چنین موضوعاتی را در محافل خصوصی هم داشته باشه. پخش سریال هایی چون "جستجوگران" و" به کجا چنین شتابان" که به بخش های ممنوعه اجتماع می پردازداین نوید را می دهد که فصل جدیدی در افشاگری های سازنده داشته باشیم تا مملکت عزیزمان هر روز بهتر از دیروز شود !

اما سوال این است که اقازاده ها و مرفهین بی دردی که 30 سال است خون ملت را در شیشه کرده اند و تا خرخره پولهای کلان خورده اند می گذارند که این حرکت ادامه پیدا کند؟

ایا این فجایعی که به بهانه انتخابات ابروی ایرانی مسلمان را برد می تواند جلوی بیداری ملت مسلمان را بگیرد یا این لولوی بزرگ هنوز ترس دارد؟

ایا ...

امضا محفوظ

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۸۸ ، ۱۵:۰۱
امضا محفوظ

کودکی به مامانش گفت ، من واسه تولدم دوچرخه می خوام.....

امضامحفوظ

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۸۸ ، ۱۳:۰۳
امضا محفوظ