بیانیه واحد فرهنگی اتحادیه مستقل درباره وضعیت سینما
دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۱، ۰۶:۱۶ ب.ظ
انقلاب
اسلامی یگانه منادی و پرچمدار اسلام ناب محمدی(ص) بر اریکه کفرستان تاریک
امروز این کره‌ی خاکی است، که مسئولیت رسانیدن پیام حضرت پروردگار برای
موجودات دوپایی که استعداد خلیفه الهی را دارا هستند بر دوش می‌کشد.
در جهانی فراخ که امروز جمعیتش از مرز هفت میلیارد گذشته است، ضرورت فراگیری و استفاده از زبان و رسانه‌ای همه فهم، هر آینه بیشتر از گذشته خودنمایی می‌کند.
هنر به طور اعم و سینما به شیوه‌ی اخص رسانه‌هایی هستند که می‌توانند با وسعت پراکنش در وسیع این کره خاکی و عمق اثرگذاری بر قلوب و نفوس مردمان پیام انقلاب و اسلام که همان خواسته‌های پروردگار جهانیان است را پراکنده کنند.
از این رو سینما برای جبهه انقلاب اسلامی ارزش و اهمیتی صد چندان می‌یابد تا پیامبر اسلام ناب محمدی در عصر یخی کفر و الحاد باشد. در جهانی که نظام کفر تمام توان انسانی و مالی خود را در عرصه‌های فرهنگی و فکری روی این پدیده و ابزار رسانه‌ای متمرکز نموده است بسیار احمقانه به نظر می‌رسد که ما آن را تا حد لوله‌کشی و مقنی‌گری تنزل مرتبت دهیم و سینما را یک شغل صرف و بدون هیچ تبعات اجتماعی تصور کنیم و کارش را به صنف متبوعش واگذار نماییم و ساحت این رسانه‌ی قدرتمند را از اندیشمندان مشتاق به آرمان‌های انقلاب اسلامی خالی نماییم؛ درست مانند صنف لوازم آرایشی فروش‌های بازار تهران!
مشکل اصلی سینمای امروز ما بعد از کمبود سینماگران متعهد به تعهدات انقلاب اسلامی عدم وجود نظارت بر این پدیده قدرتمند رسانه‌ای است؛ در همه جای دنیا نظارت بر رسانه‌ها و سانسور پیام‌های مضر برای جامعه و مردم امری بدیهی تلقی شده شدیداً هم اعمال می‌شود، اما معلوم نیست که چرا مسئولین فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی تا این حد در این مساله با تساهل برخورد می‌نمایند، طوری برخورد می‌کند که گویی کمترین آشنایی با مسایل حوزه اندیشه و رسانه ندارند و هر طور هست باید دل مخالفان و معاندان اسلام ناب محمدی را بدست آورند تا خدای ناکرده اتفاقی برای میز و صندلیشان نیافتد.
حضرات مسئولین؛
ما نگرانیم،
اول از همه نگران آرمان‌های انقلاب اسلامی و حقوق مردمی هستیم که بیش از سی سال است با تمام وجود در رکاب اسلام جانفشانی می‌کنند ولی دریغ از یک حرکت درست و اثرگذار در حوزه رسانه و سینما که پیام این مظلومین تاریخ سیاه امروز را آن‌گونه که هستند به جهانیان بنمایاند و فریاد عدالتخواهی‌شان را به گوش عالمیان برساند.
در درجه دوم هم نگران اصل این رسانه اثرگذار و حقیقتاً مظلوم هستیم، ابزاری که می‌تواند در خدمت اسلام باشد؛ توسط شبه روشنفکران که امروز از آن سواری می‌گیرند به آنجا می‌رسد که با نفس‌های مصنوعی دولتی سر پا است و البته عده‌ای هم به اشتباه فریاد مرگ بر سینما سر می‌دهند! جنبش دانشجویی علت فرار مخاطب و بی‌رونقی سینما را در سال‌های اخیر معلول سیطره‌ی غربزدگانی دگم و خشک مغز می‌داند که پرده‌ی سینما را مکانی برای نمایش خزعبلات و اوهام مازوخیستی خود نموده‌اند و آنچه در درون خود و خانواده‌شان روی می‌دهد عمومی می‌سازند؛ پرده‌ی سینمایی را که با پول بیت‌المال اداره می‌شود از مفاهیم غیر اسلام و ضد اسلامی پر می‌کنند که در خوشبینانه‌ترین حالت تجارب شخصی و خانوادگی‌شان است؛ خیانت، دروغ، فحشا، اعتیاد، خشونت و...
سبکی از سینما که به جای تروج سبک زندگی ایرانی/اسلامی ارزش‌های پست اومانیستی را ملکه ذهن مخاطب مسلمان می‌کند! هرچند این ظن هم می‌رود که بعضاً به صورت هماهنگ با عناصر عنید و شیطان صفت دیار کفر، کمر به زمین زدن انقلاب اسلامی بسته‌اند و می‌خواهند از مردمی انتقام بگیرند که سی سال پیش اعلام مبارزه علنی با طاغوت نمودند.
فیلم‌هایی که چند وقتی اعتراضات جریانات ارزشی را برانگیخته است پدیده‌ای نیست که شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و بینیم که ای داد همگی ضد اخلاقی و مفسدند! بلکه حاصل پروسه‌ای هستند زمان‌بر که با کم‌کاری و سستی مسئولین و ناظران به اینجا می‌رسند، آثاری اعصاب خردکن که بزرگترین لطف به آنها از پرده پایین کشیدنشان است، امری که دست تولید کننده را باز می‌گذارد تا هر دروغی را به اثر دیده‌نشده‌اش نسبت دهد!
جنبش دانشجویی مسلمان این روند را معلول مثلثی می‌داند که از کاهلی و بی‌تجربگی و کم دانش تا خیانت و حقد و کینه علیه نظام اضلاع آن را تشکیل می‌دهند!
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و فارابی زیر نظر ارشاد به عنوان حامیان مالی آثار یک ضلع، معاونت سینمایی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی به عنوان مسئولین ناظر بر سینما و روند ساخت فیلم‌ها یک ضلع و نهایت جریان روشنفکری به عنوان بدنه فیلمساز که در مجامع صنفی هم ذی نفوذند ضلع سوم مثلثی‌اند که وضعیت سینما را اینگونه اسفناک نموده است؛ البته گفتنی است صدا و سیما هم اخیرا نشان داده از عناصر فوق کم ندارد، قرار دادن 400 ساعت برنامه زنده در اختیار عناصر ضد دین و غربزده، و یا حمایت از تولید آثاری چون "یک خانواده محترم" که همه‌ی آرمان‌های ما را به باد ناسزا گرفته و حتی دادن مناصب بالای مدیریتی به عناصر ضد انقلاب که یکی از آنها از عوامل اصلی فیلم اخیر آقای هفت! هستند تنها بخشی از رقابت خالصانه و جسورانه رسانه ملی با حوزه هنری و فارابی و سازمان سینمایی و انجمن های صنفی و... است.
متاسفانه در سایه‌ی کم دانشی و کم اطلاعی مسئولین شاهد این هستیم که جریان روشنفکری به صورت کاملا موذیانه اقدام به ساخت و انتشار اثار خود می‌نماید که در سال جاری فقط سه مورد را می‌توانیم نام ببریم که اعتراض جریان مذهبی را به شدت برانگیخته است.پدیده‌ای که به شدت معتقدیم که معلول قصور و غفلت مسئولین فرهنگی نظام می‌باشد.
ما دانشجویان مسلمان و پیرو ولایت فقیه از کلیه مسئولین فرهنگی و سینمایی کشور اعم از حوزه هنری، فارابی، معاونت سینمایی، سازمان سینمایی و صدا و سیما درخواست می‌کنیم که:
شیوه‌های نظارتی خود را تقویت نمایند و از آرمان‌های حضرت امام صیانت کنند و ثانیا عرصه را برای جلوه‌گری و کار عناصر دلسوز و دلبسته به انقلاب اسلامی آماده کنند نه اینکه به واسطه انتقاد و یا حتی اشتباهی کوچک آنها را از حیز انتفاع ساقط نمایید بلکه حداقل به اندازه همان جریان معاند با اسلام و نظام اسلامی با ایشان مدارا نمایید و برای ایشان امکان رشد در عرصه‌های تجربه نشده سینمای دینی را فراهم سازید.
والعاقبه للمتقین
واحد فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور
در جهانی فراخ که امروز جمعیتش از مرز هفت میلیارد گذشته است، ضرورت فراگیری و استفاده از زبان و رسانه‌ای همه فهم، هر آینه بیشتر از گذشته خودنمایی می‌کند.
هنر به طور اعم و سینما به شیوه‌ی اخص رسانه‌هایی هستند که می‌توانند با وسعت پراکنش در وسیع این کره خاکی و عمق اثرگذاری بر قلوب و نفوس مردمان پیام انقلاب و اسلام که همان خواسته‌های پروردگار جهانیان است را پراکنده کنند.
از این رو سینما برای جبهه انقلاب اسلامی ارزش و اهمیتی صد چندان می‌یابد تا پیامبر اسلام ناب محمدی در عصر یخی کفر و الحاد باشد. در جهانی که نظام کفر تمام توان انسانی و مالی خود را در عرصه‌های فرهنگی و فکری روی این پدیده و ابزار رسانه‌ای متمرکز نموده است بسیار احمقانه به نظر می‌رسد که ما آن را تا حد لوله‌کشی و مقنی‌گری تنزل مرتبت دهیم و سینما را یک شغل صرف و بدون هیچ تبعات اجتماعی تصور کنیم و کارش را به صنف متبوعش واگذار نماییم و ساحت این رسانه‌ی قدرتمند را از اندیشمندان مشتاق به آرمان‌های انقلاب اسلامی خالی نماییم؛ درست مانند صنف لوازم آرایشی فروش‌های بازار تهران!
مشکل اصلی سینمای امروز ما بعد از کمبود سینماگران متعهد به تعهدات انقلاب اسلامی عدم وجود نظارت بر این پدیده قدرتمند رسانه‌ای است؛ در همه جای دنیا نظارت بر رسانه‌ها و سانسور پیام‌های مضر برای جامعه و مردم امری بدیهی تلقی شده شدیداً هم اعمال می‌شود، اما معلوم نیست که چرا مسئولین فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی تا این حد در این مساله با تساهل برخورد می‌نمایند، طوری برخورد می‌کند که گویی کمترین آشنایی با مسایل حوزه اندیشه و رسانه ندارند و هر طور هست باید دل مخالفان و معاندان اسلام ناب محمدی را بدست آورند تا خدای ناکرده اتفاقی برای میز و صندلیشان نیافتد.
حضرات مسئولین؛
ما نگرانیم،
اول از همه نگران آرمان‌های انقلاب اسلامی و حقوق مردمی هستیم که بیش از سی سال است با تمام وجود در رکاب اسلام جانفشانی می‌کنند ولی دریغ از یک حرکت درست و اثرگذار در حوزه رسانه و سینما که پیام این مظلومین تاریخ سیاه امروز را آن‌گونه که هستند به جهانیان بنمایاند و فریاد عدالتخواهی‌شان را به گوش عالمیان برساند.
در درجه دوم هم نگران اصل این رسانه اثرگذار و حقیقتاً مظلوم هستیم، ابزاری که می‌تواند در خدمت اسلام باشد؛ توسط شبه روشنفکران که امروز از آن سواری می‌گیرند به آنجا می‌رسد که با نفس‌های مصنوعی دولتی سر پا است و البته عده‌ای هم به اشتباه فریاد مرگ بر سینما سر می‌دهند! جنبش دانشجویی علت فرار مخاطب و بی‌رونقی سینما را در سال‌های اخیر معلول سیطره‌ی غربزدگانی دگم و خشک مغز می‌داند که پرده‌ی سینما را مکانی برای نمایش خزعبلات و اوهام مازوخیستی خود نموده‌اند و آنچه در درون خود و خانواده‌شان روی می‌دهد عمومی می‌سازند؛ پرده‌ی سینمایی را که با پول بیت‌المال اداره می‌شود از مفاهیم غیر اسلام و ضد اسلامی پر می‌کنند که در خوشبینانه‌ترین حالت تجارب شخصی و خانوادگی‌شان است؛ خیانت، دروغ، فحشا، اعتیاد، خشونت و...
سبکی از سینما که به جای تروج سبک زندگی ایرانی/اسلامی ارزش‌های پست اومانیستی را ملکه ذهن مخاطب مسلمان می‌کند! هرچند این ظن هم می‌رود که بعضاً به صورت هماهنگ با عناصر عنید و شیطان صفت دیار کفر، کمر به زمین زدن انقلاب اسلامی بسته‌اند و می‌خواهند از مردمی انتقام بگیرند که سی سال پیش اعلام مبارزه علنی با طاغوت نمودند.
فیلم‌هایی که چند وقتی اعتراضات جریانات ارزشی را برانگیخته است پدیده‌ای نیست که شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و بینیم که ای داد همگی ضد اخلاقی و مفسدند! بلکه حاصل پروسه‌ای هستند زمان‌بر که با کم‌کاری و سستی مسئولین و ناظران به اینجا می‌رسند، آثاری اعصاب خردکن که بزرگترین لطف به آنها از پرده پایین کشیدنشان است، امری که دست تولید کننده را باز می‌گذارد تا هر دروغی را به اثر دیده‌نشده‌اش نسبت دهد!
جنبش دانشجویی مسلمان این روند را معلول مثلثی می‌داند که از کاهلی و بی‌تجربگی و کم دانش تا خیانت و حقد و کینه علیه نظام اضلاع آن را تشکیل می‌دهند!
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و فارابی زیر نظر ارشاد به عنوان حامیان مالی آثار یک ضلع، معاونت سینمایی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی به عنوان مسئولین ناظر بر سینما و روند ساخت فیلم‌ها یک ضلع و نهایت جریان روشنفکری به عنوان بدنه فیلمساز که در مجامع صنفی هم ذی نفوذند ضلع سوم مثلثی‌اند که وضعیت سینما را اینگونه اسفناک نموده است؛ البته گفتنی است صدا و سیما هم اخیرا نشان داده از عناصر فوق کم ندارد، قرار دادن 400 ساعت برنامه زنده در اختیار عناصر ضد دین و غربزده، و یا حمایت از تولید آثاری چون "یک خانواده محترم" که همه‌ی آرمان‌های ما را به باد ناسزا گرفته و حتی دادن مناصب بالای مدیریتی به عناصر ضد انقلاب که یکی از آنها از عوامل اصلی فیلم اخیر آقای هفت! هستند تنها بخشی از رقابت خالصانه و جسورانه رسانه ملی با حوزه هنری و فارابی و سازمان سینمایی و انجمن های صنفی و... است.
متاسفانه در سایه‌ی کم دانشی و کم اطلاعی مسئولین شاهد این هستیم که جریان روشنفکری به صورت کاملا موذیانه اقدام به ساخت و انتشار اثار خود می‌نماید که در سال جاری فقط سه مورد را می‌توانیم نام ببریم که اعتراض جریان مذهبی را به شدت برانگیخته است.پدیده‌ای که به شدت معتقدیم که معلول قصور و غفلت مسئولین فرهنگی نظام می‌باشد.
ما دانشجویان مسلمان و پیرو ولایت فقیه از کلیه مسئولین فرهنگی و سینمایی کشور اعم از حوزه هنری، فارابی، معاونت سینمایی، سازمان سینمایی و صدا و سیما درخواست می‌کنیم که:
شیوه‌های نظارتی خود را تقویت نمایند و از آرمان‌های حضرت امام صیانت کنند و ثانیا عرصه را برای جلوه‌گری و کار عناصر دلسوز و دلبسته به انقلاب اسلامی آماده کنند نه اینکه به واسطه انتقاد و یا حتی اشتباهی کوچک آنها را از حیز انتفاع ساقط نمایید بلکه حداقل به اندازه همان جریان معاند با اسلام و نظام اسلامی با ایشان مدارا نمایید و برای ایشان امکان رشد در عرصه‌های تجربه نشده سینمای دینی را فراهم سازید.
والعاقبه للمتقین
واحد فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور
امیدوارم مطالب خوبتان ادامه پیدا کند
لطفا با فونت بزرگتری بنویسید
با تشکر
موفق باشی