تفکرات بلند بلند

تفکری در باب هویت_-فقط اگه خدا کمک کنه-_

تفکرات بلند بلند

تفکری در باب هویت_-فقط اگه خدا کمک کنه-_

خواستم بگویم کیستم و کجایم؛ دیدم اصلا مهم نیست، مهم اینست که او هست.
خواستم بگویم چه کاره ام و چه کرده ام؛ دیدم هیچ نکرده ام، هرچه کرده او کرده.
خواستم بگویم . . .
چه بگویم؟
اصلا چرا بگویم؟
هرچه بود گفتیم و حال اوست که باید بر کشته هایمان باران رحمت بباراند.
فقط یک دغدغه
هویت، گمشده امروز بشریت؛
شاید به زعم من
دعابفرمایید

طبقه بندی موضوعی

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

  • ۲۴ دی ۹۲، ۲۳:۴۰ - مصطفی گرجی
    تندرو

پیوندهای روزانه

فجری که بود،فجری که هست

دوشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۰، ۰۲:۱۹ ب.ظ
اگر سینما را برترین رهاورد تمدن غرب ندانیم، می شود آن را جز انگشت شمار ابداعات بشر دانست که این توانایی شگرف را دارد تا مقاوم ترین عنصر خلقت در مقابل تغییر را به راحتی و در عرض تنها ساعتی زیر و زبر سازد.

 شاید امروز این دست‌آورد شگرف موثرترین صلاح جبهه استعمار و طاغوت در عرصه استثمار فکری و فرهنگی ملل مستضعف و پابرهنه باشد، صلاحی مخوف که در دست دجالان زمان هر روز بشریت را از غایت خود غافلتر می سازد. سینما صنعتی است که حاصل جمع تمام هنرهاست، از داستان و شعر و موسیقی گرفته تا تصویر و تندیس و آواز.

اندیشمندان بر این اعتقادند که جمع جمیع هنرها پدیده ای است دو ساحتی، ساحت اول غفلت زایی و ساحت دوم آن عبرت آموزی است. تمدن های انسان خدا انگار تنها از ساحت غفلت زایی و زخرفی سینما بهره می گیرند، البته این اسب چموش سینما، به ایشان که با تکیه بر ضعف های مخاطب و رهاسازی قوه خیال فضا را برای خیال بافی و توهم کامیابی و جبران ضعف ها در دنیای غیر واقع درون مهیا می سازد، راحت تر سواری می دهد. 

تمدن توحیدی و جبهه حق هم از ساحت دوم آن یعنی عبرت زایی و پندانگیزی برای نیل نوع بشر به سمت حق و حقیقت می تواند بهره گیرد. قرآن مجید خود احسن القصص است و رکن رکین سینما هم چیزی جز داستان نیست، هر چند استفاده از تصویر و تنزل شان واقعیات به عینیات در قاب تصویر خود ملاحظاتی را طلب می کند.

گفته شد سینما در اصل نوعی صنعت است که از جمع جمیع هنر ها بهره می برد. از ویژگی های منحصر به فرد این صنعت هم هزینه های سرسام آور آن می باشد. این است که در دنیای امروز هر اثر سینمایی که ساخته می شود وابسته به یکی از کانون های ثروت است که در غرب کمپانی های بزرگ فیلمسازی یهودی الاصل این حمایت های مالی را انجام می دهند و در کشورهایی چون ایران این جایگاه تنها برازنده دولت است. با این توضیح سینمای مستقل چیزی شبیه لطیفه ای است مضحک که بصورت کاملا زیرکانه در وارونه حال نشان دادن حقیقت است.

انقلاب اسلامی ایران را به حق طلایه دار اسلام ناب محمدی و جهان بینی توحیدی، حامی پابرهنگان و مظلومان تاریخ و دشمن شماره یک جبهه کفر و طاغوت می نامند. پدیده ای که در دوران تاریک نفسانیت، بارقه های امید را در دل مستضعفان به درخشیدن وا می دارد. 

نسبت گفتمان انقلاب اسلامی و سینما شاید از آن دسته مجهولاتی باشد که تا همین امروز هم اندیشمندان نتوانسته اند آن را به روشنی نمایان سازند. با این تفاسیر در بهمن ماه سال 1361 اتفاق مبارکی  افتاد که می توان آن را حرکتی در مسیر گفتمان انقلاب اسلامی دانست و آن ایجاد یک گردهمایی سینمایی بود به نام جشنواره فیلم فجر. 

این اتفاق که هر ساله در دهه فرخنده فجر که نماد اصلی گفتمان انقلاب سلامی و پیروزی حق بر باطل است قرار بود بهانه ای شود برای تجلیل از آثاری که با گفتمان حق همسوترند و در مسیر اعتلای جبهه انقلاب اسلامی حرکت می کنند. این غایت برای جشنواره فجر آن خصیصه ای است که مزیت نسبی جشنواره را برای درخشش و پیدا کردن هویت مستقل جهانی به خوبی نمایان می سازد و الا اگر به شیوه ی بادی به هر جهت عمل شود و روی  مسایلی چون مسایل فنی و یا هنری صرف_البته به نظر نگارنده چنین نگاهی به هنر خیانت و ظلم در شان هنر است_ فارغ از ملاحظات گفتمانی انقلاب اسلامی تمرکز شود، نمی توان توفیق چندانی را برای این گردهمایی سینمایی متصور بود.

بعضا مشاهده می شود عده ای غفلت زده  این جشنواره را عرصه ای برای عرض اندام هایی صرفا فنی می دانند و از شاخصه اصلی جشنواره فجر یعنی اعتلای گفتمان انقلاب اسلامی صرف نظر می نمایند. این مغالطه ی آشکار تا بدانجا پیش رفته است که حتی در دولتی ترین و رسمی ترین جایگاه های تصمیم گیری فرهنگی و هنری نظام اسلامی تجلیل از برجستگی های فنی را تنها شاخصه ی اهدای سی مرغ و یا دیگر جوایز جشنواره فجر می دانند. اتفاق مضحکی که در روزهای اخیر شاهد آنیم حجتی برای صدق این مدعاست. فیلمی هم از دست حامیان جبهه حق سیمرغ  دریافت می کند و هم توسط زورمداران انسان خدا انگار طاغوت صفت مورد تفقد قرار می گیرد. 

ماجرایی پارادوکیسکال که به خوبی نشان می دهد که یکی از دو جبهه در برخورد با این اثر دچار اشتباهی استراتژیک شده است.این تصورکه جشنواره هایی چون برلین و کن و اسکار و . . . فارغ از ملاحظات گفتمانی جوایز خود را توزیع می کنند حماقتی است کودکانه که می تواند نشانگر عمق غفلت و کم اطلاعی گوینده باشد.

«جویندگان»(جان فورد)، «خواب بزرگ» (هاوارد هاکس)، «رود سرخ»(هاوارد هاکس)، «غرامت مضاعف»(بیلی وایلدر)، «2001: یک ادیسه فضایی»(استنلی کوبریک)، «مرد سوم» (کارول رید)، «نشانی از شر»(اورسن ولز)، «جنگل آسفالت»(جان هیوستن)، «جانی گیتار»(نیکلاس ری) از جمله فیلمهایی است که با وجود قوت فنی و هنری که داشتند به علت همسو نبودن با گفتمان امریکایی موفق به دریافت اسکار نشدند و یا فیلمسازان بزرگی چون «چارلز چاپلین»، «باستر کیتن»، «هاوارد هاکس»، «سمیوئل فولر»، «استنلی کوبریک»  و «نیکلاس ری» به همان علتی که ذکر شد هیچ گاه روی اسکار را ندیدند.

سینما در بهترین و متسامحانه ترین تفاسیر ابزاری است برای انتقال پیام و عقیده نه جایی برای خود ارضایی فکری صاحب اثر! این سخن که نقد محتوایی فیلم کاری است سهل و نقادان محتوی نگر افرادی کم سواد در عرصه‌ی هنرند از آن قبیل دروغ هایی است که جریان بیمار روشن فکری در پشت آن سنگر گرفته وگرنه شناخت ماهیت پیچیده رسانه و پیامهای نهفته در آن و بررسی پشت پرده های یک اثر بسی دشوارتر است از شناخت قاب تصویر و یا ضرب آهنگ موسیقی و حتی میزانس های از پیش تعیین شده و مدت و کیفیت لانگ شاتها و ظرافت‌هایی که کارگردان و فیلمبردار در نمایش یک کلوز آپ به خرج داده اند.

دنیای امروز که هر روز دوقطبی و دو جبهه ای بودن آن روشن تر از روز قبل می شود عرصه ای است برای یک جنگ تمام عیار فرهنگی و گفتمانی که در آن سینما می تواند از تاثیر گذار ترین صلاح ها باشد. این امر ضروری و واجب به نظر می رسد که باید در جهت حرکت مناسب در این عرصه باید زاویه نگاه ما به پدیده سینما نگاهی استراتژیک و گفتمانی باشد درست مانند غرب! برای نیل به این مفهوم هم اولین گام را می توان بازنگری در شیوه برگزاری بزرگترین اتفاق سینمایی کشور بدانیم.
امضامحفوظ

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۱/۱۷
امضا محفوظ

نظرات  (۳)

خیلی طولانی بود خسته شدیم، ولی شما که توی کار سینما هستی یه تنلگری به مسئولین هم بزنی بد نیست
۲۲ بهمن ۹۰ ، ۰۱:۴۲ راه آهن تا تجریش
دمت قیژ
۲۷ بهمن ۹۰ ، ۲۲:۱۳ راه اهن تا تجریش
انتخابات نزدیک استفحتما نباید جنگ شود ،کلاش روی دوشمان باشد ،پوتین پایمان، حمله و این حرفها ،رزمندد با اخلاص گوش به فرمان ولی است ،"انتخابات باید پرشور باشد"
ما چقدر تلاش می کنیم؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی